بحث:خیام

رخدادهای برجستهٔ مقاله
تاریخفرایندنتیجه
۱۵ ژوئیه ۲۰۲۲نامزدی برای مقالهٔ خوبخوب نشد

به نظر می‌رسد مطالبی که از جمعه‌نامه برداشت شده‌اند، باید حذف شوند. به پیام حق تکثیر این وبگاه توجه کنید : «تمام حقوق محفوظ است. استفاده از مطالب فقط با درج نام و لینک مجاز است.». محفوظ بودن حقوق خلاف شرایط حق تکثیر ویکی است. --شروین افشار 13:39, ۲۷ مارس ۲۰۰۶ (UTC)

ریاضیات خیام

[ویرایش]

من چون ممکن بود وقت نداشته باشم به موقع به مشارکت هفته برسم این منابع اینترنتی را معرفی می کنم تا به تکمیل مطالب و منابع کمک کند:

مهدی (غ) ۲۱:۳۹، ۴ مه ۲۰۰۷ (UTC)

دیگران و خیام

[ویرایش]

من در وب‌سایت کتابخانه ملی جستوجو می‌کردم این مقالات را در روزنامه‌ها پیدا کردم اگر به درد خورد استفاده کنید:

مهدی (غ) ۰۰:۰۲، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

الگوی فیلسوفان اسلامی

[ویرایش]

گمان می‌کنم که الگوی فلیسوفان اسلامی را بردارم بهتر باشد. به نظر من باید یک پیوند داخلی به مقاله‌ای مانند فهرست فیلسوفان مسلمان ایجاد کنیم، در بخش جستارهای وابسته. الآن هم همین الگوی بزرگ زیر مقاله (بزرگان اسلام در سده‌های میانه) کافی است. من الگو را برمی‌دارم، اگر مخالف بودید دلیلتان را بگویید ▬ حجت/ب ۱۵:۱۲، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)

درباره فلسفه‌دانی خیام و مفهوم فلسفه در آن زمان و... نیز سخن است. چنانکه خودش می‌فرماید: دشمن به غلط گفت که من فلسفیم. (البته این را در نسخه معتبری از رباعیاتش بررسی نکرده‌ام.) هرچند که در فلسفه‌دانی وی با تعاریفی شک نیست.--سروش ☺گفت‌وگو ۱۵:۱۸، ۵ مه ۲۰۰۷ (UTC)
فیلسوفان مسلمان تعبیر درستی نمی‌تواند باشد فیلسوفان اسلامی تعبیر بهتری است. چون بعضی از این فلاسفه مسلمان نبودند اما چون در کشورهای اسلامی زنده‌گی می‌کردند و شناشنامه‌یی مسلمان محسوب می‌شدند بهتر است از واژه اسلامی استفاده شود نه مسلمان. در مورد فیلسوف خواندن خیام با سروش موافق هستم. البته من هم مانند او تردید دارم. عزيزی ۰۹:۴۸، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)
دربارهٔ فیلسوف بودن یا عارف بودن آن بحث هست باید ما هم همین را انعکاس دهیم و نظر دو طرف را بیان کنیم. مهدی (غ) ۱۵:۲۴، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

جبرگرایی

[ویرایش]

برخی می‌گویند که خیام جبرگرا بوده. من شنیده‌ام که استاد مرتضی مطهری دراین باره نظراتی داده و از دیگران نیز همچنین نظرات گوناگون در این باره دارند. فکر کنم سخن مطهری را بتوانم بیابم اگر کسی از دیدگاه دیگر در این باره سخنی یافت حتما بیاورد. درضمن خیام پدر جبرگرایی نیز نبوده‌است. امروز مقاله‌ای درباره شعرهای خیام از سخنرانی دکتر اسلامی ندوشن خواندم که در اولین فرصت از آن خواهم نوشت.

یک پرسش: مجله باید چه شرایطی داشته باشد تا معتبر شناخته شود؟ چون آن سخنرانی در مجله دانشگاه شریف بود. آیا آن مجله را می‌توان معتبر به شمار آورد؟--سروش ☺گفت‌وگو ۱۵:۴۵، ۶ مه ۲۰۰۷ (UTC)

بر سر تصویر خیام چه آمد؟

[ویرایش]

کسی می‌داند بر سر تصویر خیام چه آمد؟ —پیام امضا نشدهٔ قبلی توسط Mostafazizi (بحثمشارکت‌ها) نوشته شده بود.

انجام شد. مهدی (غ) ۱۴:۲۴، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)
آخر بعضی از دوستان که کپی‌رایت سرشان نمی‌شود. هرزنامه ... . ای. در جریان بحث حذفش بودم. می‌توانید بححث تابلوی اعلانات ویکی‌پروژه ایران را در ویکی انگلیسی بخوانید. سایتی که نوشته‌ها از آن‌ها کپی شده از پایه خودش در کپی‌رایت ایراد داشته‌است. اگر بدانید چندتا عکس سر این موضوع حذف شدند.--سروش ☺گپ ۱۷:۳۲، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)

نشان‌ها

[ویرایش]

من جریان این نشان‌ها را نفهمیدم که در متن علامت گذاری شده! مخصوصا که فقط نظر صادق هدایت است و از نوع شناخت او از خیام دارد حافظ را نقد می‌کند، یا یک نشان دیگر در بالا. مهدی (غ) ۱۴:۳۱، ۷ مه ۲۰۰۷ (UTC)

این نشان‌ها هنگامی به کار می‌رفتند که هنوز «ref» وجود نداشت. الان دیگر استفاده از آنها مدخلیت ندارد. ولی حتی اگر بدارد در یک مقاله نباید دو سیستم پاورقی را به آن صورت خلط کرد. به‌آفرید ۰۰:۳۶، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)

مضمون‌ شعرهای خیام

[ویرایش]

به نظر من این قسمت خیلی دراز شده‌‌است و پر از شعر. در انتقال اشعار به پاورقی و نوشتن فشرده‌ٔ آنها (یعنی مثلاً اینطوری: «این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد/دریاب دمی که با طرب می‌گذرد/ساقی غم فردای حریفان چه خوری/پیش آر پیاله را که شب می‌گذرد») مرددم. نظری؟ حرفی؟ به‌آفرید ۰۴:۱۵، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

نظر اعمال شد. به‌آفرید ۰۴:۵۲، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

خیام و ریاضیات و زندگی‌نامه

[ویرایش]

بخش خیام و ریاضیات تا حدی با زندگی‌نامه خلط شده‌است. بهتر است بخش ریاضیات مروری کلی بر فعالیت‌های ریاضی خیام و چیزهایی از این قبیل باشد و قسمت‌های زندگی‌نامه‌ای‌تر به به بخش «زندگی» منتقل شوند. به‌آفرید ۰۵:۰۰، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

انجام شد. عزيزی ۰۷:۱۲، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

مشکل بخش خیام شاعر

[ویرایش]

مشکل این بخش در این است که تماما از مقدمه‌ی صادق هدایت در کتاب ترانه‌های خیام نوشته شده است حتا اطلاعاتی که به فروغی ارجاع داده شده است عینا در این مقدمه آمده است به نظر می‌رسد لازم است از منابع دیگر این بخش تکمیل شود. عزيزی ۰۵:۵۹، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

سه یار دبستانی

[ویرایش]

پیشنهاد می‌کنم. بخش سه یار دبستانی به صفحه‌یی به همین نام انتقال یابد و در اینجا لینکی در جستارهای وابسته داده شود یا در متن توضیح کوتاهی نوشته شود و به این صفحه لینک داده شود. عزيزی ۱۲:۲۵، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

چه نیازی به این کار هست؟ به دید من در صفحه مقاله این سه یار این افسانه را بنویسیم بس باشد،با این تفاوت که در مقاله هر یک باید داستان حول صاحب مقاله بگردد. برای نمونه در اینجا از آنچه میان نظام‌الملک و حسن صباح می‌گذرد چیزی نیامده‌است. --Ariobarzan ۱۳:۳۸، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
پس پیشنهاد می‌کنم کل سه‌یار دبستانی را هم بنویس. شاید بعد بتوانی در این‌جا کمی کوتاه‌ترش کنی. به هر حال حکایت جالبی است و در حضورش بحثی نیست و دست‌مریزاد. عزيزی ۱۴:۲۴، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
خواهش می‌کنم. ولی خوب به دید من آوردن همه داستان در اینجا چندان هم سودمند نیست،چه که بیشتر به رویارویی حسن صباح و خواجه نظام‌الملک می‌پردازد. شاید اگر زمانی قرار شد همگی روی مقاله حسن صباح کار کنیم آنجا این داستان با گستردگی بیشتری بازنویسی شود. --Ariobarzan ۱۴:۲۹، ۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)
آریوبرزن عزیز! منظورم این بود که مقاله‌یی با نام سه یار دبستانی بنویسی. هرچقدر مقاله‌یی کمتر سرخ باش و بیشتر آبی ممتازتره. اگر همین مطالبی که همین‌جا هست را در سه یار دبستانی هم بیاری یک قرمز آبی می‌شه. استقلالی بودن‌مان لو رفت! :-) عزيزی ۰۶:۴۸، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)
خوب این پیشنهاد خوبی است. ولی ترجیح می‌دهم دوستانی که دسترسی به نسخه اصلی داستان و نیز نقدهایی که بر آن نوشته‌شده دارند دست به کار شوند. اگر چنین نشد در آینده با یاری شما چیزکی در اینباره خواهیم نوشت. درباره سرخ و آبی‌ها هم به دید من ویکی‌پدیا دارد شانتاژ ضد پرسپولیسی می‌کند،چرا که همکنون همه دوست دارند که رنگ آبی بیشتر و سرخ کمتری ببینند ؛-) --Ariobarzan ۱۲:۲۷، ۹ مه ۲۰۰۷ (UTC)

برچسب نیاز به ذکر منبع

[ویرایش]

به‌نظر می‌رسد در گذارن برچسب «نیاز به ذکر منبع» افراط صورت گرفته است. نمی‌دانم با چه منطقی این برچسب‌ها گذاشته شده است. اگر قرار باشد به این شیوه برچسب بگذاریم باید بگوییم چرا برای بقیه جمله‌ها برچسب نگذاشته‌ایم. اگر بنا باشد در انتهای هر جمله ارجاع گذاشت متن عملا غیرقابل استفاده و خواندن می‌شود. عزيزی ۰۵:۵۷، ۱۲ مه ۲۰۰۷ (UTC)

حذف تاریخ خورشیدی

[ویرایش]

کسی می‌داند چرا تاریخ خورشیدی که دارای منبع و مرجع بود حذف شده است؟—پیام امضا نشدهٔ قبلی توسط Mostafazizi (بحثمشارکت‌ها) نوشته شده بود.

کجا! پیوند حذفش را نشان می‌دادید خیلی خوب می‌شد.--سروش ☺گپ ۱۶:۲۰، ۲۸ مه ۲۰۰۷ (UTC)

تاریخ تولد و مرگ

[ویرایش]

گویا در مورد تاریخ تولد و مرگ خیام اختلاف نظر وجود دارد. در کتاب خیام عالم جبر غلامحسین مصاحب تاریخ تولد وی کاملاً نامعلوم و تاریخ مرگ ۵۱۷ یا ۵۲۶ ذکر شده‌است. در کتاب دو رساله خیامی چنین نوشته شده‌است:

«سوامی گویندا تیرتهه Swami Gaovinda Tirha از روی طالع بیهقی و با استفاده از بعضی اطلاعات تاریخی و احتمالی، ولادت خیامی را روز چهارشنبه ۱۸ ماه مه ۱۰۴۸ میلادی مطابق با ۳۰ ذیقعده‌الحرام ۴۳۹ قمری یافته‌است.»

و در کتاب تاریخ جبر از خوارزمی تا امی‌نوتر ب.ل.وان در واردن نوشته شده:

«در سال ۱۰۷۴ میلادی ۴۴۳ هجری عمر خیام به اصفهان فراخوانده شد که در آنجا گروهی منجمان برجسته برای بنای رصدخانه‌ای گرد آمده بودند...»

یعنی در ۴ سالگی؟!

این اعلام قطعی در آغاز مقاله مشکل‌دار است. حسام ۱۲:۱۹، ۲۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

من این را قبلا جایی دیده‌بودم ولی جایش یادم نیست. اگر مدرک دارید و مدارک معتبر است حتما این مساله را بیاورید.(نه مدارک غیر معتبری که خیام و پورسینا را به دلایل واهی عرب یا ترک معرفی می‌کنند- دست احتیاط گفتم.)--سروش ☺گپ ۱۳:۳۷، ۲۸ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

حق تکثیر

[ویرایش]

این بخش از سخنان حسام که همان بخش ناقض حق تکثیر مقاله بود حذف شد.

این قسمت در بخش اول مقاله مشکل حق تکثیر دارد و از نسخه اول مقاله به جا مانده است. اگر کسی آن را بازنویسی کند بد نیست. حسام ۱۳:۲۶، ۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

من تا یکی دو روز دیگر این کار را می‌کنم. سپاسگزار از دقت شما.--سروش ☺گپ ۱۴:۰۰، ۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
بنا بر این برای بخش اول مقاله اصلاحات را انجام دادم. البته بخش پیروان خیام گرچه از این جهت که صادق هدایت 56 سال پیش مرده‌است ناقض حق تکثیر نیست ولی به نظر من از نظر لحن کمی مشکل دارد و احتمال دارد تایپ‌شده از کتاب وی باشد اگر کسی آن کتاب را دارد این مساله را بررسی کند، بد نیست. ضمنا آن بخش ناقض حق تکثیر از مقاله را که آورده‌بودید برای پاک‌نگه‌داشتن ویکی‌پدیا حذف کردم. :)
آن بخش:حافظ از تشبیهات خیام بسیار استفاده کرده‌است. تا حدی که از متفکرترین و بهترین پیروان خیام به شمار می‌آید. هر چند افکار حافظ به فلسفهٔ خیام نمی‌رسد...--سروش ☺گپ ۱۹:۱۴، ۵ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
کتاب ترانه‌های خیام صادق هدایت که انتشارات جاویدان منتشر کرده باشد را پیدا نمی‌کنم. خوتان اینجا را یک نگاهی بکنید. حسام ۱۴:۵۳، ۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
من خودم آن کتاب را ندارم ولی شاید دوستان باشند که داشته‌باشند. هرچند اگر دانشگاه می‌روید، این کتاب در بخش کتاب‌های عمومی دانشگاه هست.(به قول هدایت آشکوب دوم کتابخانه مرکزی) اگر توانستم خودم بررسی می‌کنم. :)--سروش ☺گپ ۱۶:۰۴، ۶ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

خیام و یا خیّام

[ویرایش]

در چند جای مقاله «خیّام» آمده است. تشدید درست است؟ دهخدا را چک کردم، تشدید نداشت. رضا محمدی ۱۲:۴۵، ۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)

البته از نظر لغوی که تشدیدداری خیام درست است.--سروش ☺گپ ۲۰:۲۷، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

خیّام بر وزن «فعّال» است و به معنی خیمه دوز. مثل مدّاح به معنی مدح کنند و کفّاش و نجّار و نقّاش و... . تشدید نگذاشتن به خاطر اینست که تشدید گذاشتن سخت است.

داماد خیام بی‌فرزند

[ویرایش]

امروز دوستی می‌گفت خیام فرزند داشته‌است. از کس دیگر هم شنیده‌ام. همچنین در جاهایی سخنان داماد خیام دربارهٔ وی آمده‌است. اگر کسی منبع درستش را می‌داند این بخش را اصلاح کند.--سروش ☺گپ ۲۰:۲۸، ۱۲ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

هجری و شمسی

[ویرایش]

اين تاريخهای متفاوت هجری و شمسی در زندگينامه‌های متفاوت درج شده در ويکی آدم را کلافه ميکنند. به زندگينامهء شاعران نياز داری برای کاری، دو تايش شمسی است شش تايش قمری و بايد چرتکه بيندازی. نميشود همه جا تاريخ شمسی و ميلادی را گذاشت و اگر تصادفاً سال قمری را هم ميدانستيم اضافه کنيم؟

ما همان تاریخی را استفاده می‌کنیم که در منبع استفاده شده است. تبدیل آن کار چندان آسانی نیست و تحقیق دست‌اول است. حسام ‏۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۰ (UTC)پاسخ

تحقیقات خیام در علم جبر تأثیر چندانی در بسط این علم نداشته‌است??

[ویرایش]

من این تکه نوشته

و تقریباً تا حدود قرن ۱۹ میلادی از تحقیقات جبری او اطلاعی در دست نبود. [۱] به همین دلیل کوشش‌ها و تحقیقات خیام در علم جبر تأثیر چندانی در بسط این علم نداشته‌است و در آن زمان اروپائیان در جبر به مرحله‌ای رسیده بودند که آشنایی با رساله‌های خیام تنها از جنبه تاریخی برای آنها با اهمیت بوده‌است.

را اگر چه به خوبی‌ به کتابها استناد می‌کند پاک کردم. دلیل: Saccheri به Wallis و او هم به طوسی و آن هم به خیام ارجاع میدهد: Smith, Euclid, Khayyam, Saacheri, Scripta Mathematica, III/no.1 pp. 5-10

--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۱ (UTC)پاسخ

اول دلایلتان را در بحث بنویسید و بعد حذف کنید.

نوشته بالا را کمی مرتب می‌فرمایید متوجه شوم چه نوشته‌اید؟ --آیدا ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۷ (UTC)پاسخ

پوزش، مرتب کردم. حالا فهمیدید؟--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۰ (UTC)پاسخ
نوشته را خوب بخوانید. از نظر تاریخی کوشش خیام ارزش دارد. اینها که می‌گویید کجا ارجاع داده‌اند به هم؟! در ضمن وپ:اثبات را بخوانید. --آیدا ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۹ (UTC)پاسخ
دقیقا مشکل اینجاست. تاریخ می‌خواهم چیکار. خیام کارش از نظر علمی‌ با ارزش بوده. مرجع را هم که نوشتم.--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۲ (UTC)پاسخ
این بند منبع بسیار معتبر در زمینه ریاضیات دارد، پس نمی‌توانید حذفش کنید. با بودنش در مقاله هم چیزی از ارزش اقدامات خیام کم نمی‌شود. توجه به بار معنایی جمله بفرمایید. --آیدا ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۶ (UTC)پاسخ
نخیر. انکار بدیهیات می‌کنید. مصاحب ممکن است به جنبه خاصی‌ اشاره داشته باشد. اما اینکه خیام تاثیر گذار بوده است یا نه و آیا تاثیر گذاریش بر اروپاییان دست اول بوده است یا نه، به این سادگی‌ قابل اثبات نیست.--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۴۶ (UTC)پاسخ
مگر مصاحب گفته خیام کاری نکرده؟ یکبار هم گفتم جمله را خوب بخوانید:...در علم جبر تأثیر چندانی در بسط این علم نداشته‌است... . --آیدا ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۰ (UTC)پاسخ
ادعاهای بزرگ منابع قوی می‌طلبند--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)پاسخ
حداقل جمله مربوطی می‌نوشتید:-)) من ادعایی نکردم. پس منبعتان را بطور شفاف (جمله کامل) ارائه دهید. --آیدا ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۳ (UTC)پاسخ
"و تقریباً تا حدود قرن ۱۹ میلادی از تحقیقات جبری او اطلاعی در دست نبود." من فکر می‌کنم این گفته نادرست است. اگر منظور "آن قسمت از کارهای خیام که توسط طوسی بازبینی نشده" است، شاید درست باشد. اما همانطور که نوشتم در اروپا کارهای خیام از راه طوسی تاثیر انکار ناپذیری داشته است.--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)پاسخ
جمله منبع را بیان نفرمودید. --آیدا ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)پاسخ
من پیشنهاد می‌کنم که بنویسیم: اگر چه کارهای خیام در ریاضیات (به ویژه در جبر) ممکن است به صورت منبع دست اول در بین ریاضیدانان اروپایی سدهٔ ۱۹ میلادی مورد استفاده نبوده باشد،[۲] اما میتوان رد پای خیام را به واسطه طوسی در پیشرفت ریاضیات در اروپا دنبال کرد.[۳] .

Fine?--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۹ (UTC)پاسخ

حرفی ندارم. اما به متن منبعی که معرفی کردید دسترسی ندارم. برای بار چندم ازتان می‌خواهم اصل مطلب که از آن این برداشت می‌شود، را ارائه دهید. --آیدا ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۲۸ (UTC)پاسخ

"Now the interest in the manuscript in question comes from this fact, that Girolamo Saccheri, whose Euclides ob omni naevo vindicatus (1733( is generally considered as first step in a non-Euclidean geometry, used the same lemma as the one of Nasir din Tusi which we shall show is due to Omar Khayyam, even lettring the figure in precisely the same way and using the lemma for the same purpose. That this is the case is not very important since Saccheri was familiar with the work of John Wallis, and the latter mentions Nasir din Tusi in his work. But Nasir din Tusi distinctly states that it is due to Omar Khayyam and from the text it seems clear that the latter was his inspirer. Moreover saccheri gives a summary of Nasir din Tusi's view in order to criticise him"Smith, ..1935, p. 8

--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۳۲ (UTC)پاسخ

با متن فارسی بالا موافقم. به صورت: اگر چه کارهای خیام در ریاضیات (به ویژه در جبر) به صورت منبع دست اول در بین ریاضیدانان اروپایی سدهٔ ۱۹ میلادی مورد استفاده نبوده‌است،[۴] میتوان رد پای خیام را به واسطه طوسی در پیشرفت ریاضیات در اروپا دنبال کرد.[۵]

--آیدا ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)پاسخ

البته این را هم بگویم که تفاوت بین جبر و هندسه را نباید در این زمینه جدی گرفت، چرا که خیام خود اعتقادی به این تقسیم بندی ندارد. و اینکه من نمیتوانم صفحه را ویرایش کنم، اگر با جمله من موافقید، خودتان آن را مرقوم فرمایید. با سپاس.--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۳ (UTC)پاسخ
چرا "اما" را حذف کردید؟--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)پاسخ
درود بر هردو، هرزمان به توافق رسیدید بگویید صفحه را باز کنم مردتنها ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)پاسخ
در مورد کل ریاضیات صحبت شده، نگران هندسه و جبر نباشید. اما را به دلایل نگارشی حذف کردم. وقتی اگرچه در ابتدای جمله آمده، اما حشو است. جناب مرد تنها لطفا مقاله را باز بفرمایید. متشکرم --آیدا ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۹ (UTC)پاسخ
ممنون. یک نکته از شما یاد گرفتم. من موافقم با جمله شما. بدرود.--Xashaiar ‏۲۱ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۲ (UTC)پاسخ

دوستان،

بنظر میرسد که کمی دیر رسیدم. اما به هر حال با توجه به صحبتهای بالا، متن زیر را از کتاب دونالد هیل قابل توجه و مربوط یافتم. بخصوص جمله آخر متن زیر شاید بکارتان آید:

The most remarkable works of theory [in Geometry] are those of Jawhari, of Abhari and Nayrizi, of Ibn al-Haytham, and Umar Khayyam, and Nasir al-Din al-Tusi. These works were translated into Latin and Hebrew and their influence is evident in western treatises of late medieval and Renaissance times.

علاوه بر این، کتاب میزان الحکمه خازنی نیز فصلی راجع به مباحث مکانیک مایعات از دیدگاه خیام دارد. این کتاب در قرن نوزدهم نزد غربیان بعنوان یک منبع مهم تاریخی شناخته شده بود. من خود مقاله ای راجع به آن از سال ۱۸۶۰ دیده ام. I hope that helps.--زرشک ‏۲۲ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)پاسخ

پانویس

[ویرایش]
  1. غلامحسین مصاحب، ۱۳۱
  2. غلامحسین مصاحب، ۱۳۱
  3. Smith, Euclid, Khayyam, Saacheri, Scripta Mathematica, III/no.1 1935, pp. 5-10
  4. غلامحسین مصاحب، ۱۳۱
  5. Smith, Euclid, Khayyam, Saacheri, Scripta Mathematica, III/no.1 1935, pp. 5-10

تاریخ وفات

[ویرایش]

تاریخ دقیق فوت خیام بدون ذکر هیچ گونه شک و شبهه ای در دانشنامه بریتانیکا ذیل مدخل "خیام" آورده شده است و فکر می کنم به تنهایی مرجع معتبری باشد. بنابراین با تبدیل 4 دسامبر 1131 میلادی به شمسی تاریخ 12 آذرماه 510 بر ما آشکار می شود. --  GOODMAN  بحث‏۲۴ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۶ (UTC)پاسخ

منابع معتبر مختلف بر سر سال وفات خیام توافق ندارند، حال اینکه کسی بخواهد روز دقیق وفات خیام (مثلا ۱۲ آذرماه) را هم با اطمینان کامل مشخص کند کار غیر علمی و غیرواقعی است.--Lapskinglkhd ‏۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۳۲ (UTC)پاسخ


جستارهای وابسته برای اطلاع‌رسانی نیست

[ویرایش]

کاربر محترم Example456 یا آی پی 212.80.2.186 افزودن مطالبی زیر عنوان جستارهای وابسته خلاف رویه متداول در ویکی است. ضمن درک احساس ناخوشایندی که دارید عرض می‌کنم جای این‌گونه اطلاع‌رسانی‌ها در مقاله‌های ویکی جایی ندارد. به‌ویژه این مقاله که برگزیده هم شده. چنانچه تصور می‌کنید مطلب شما می‌تواند رنگ دانشنامه‌ای بخود بگیرد و از حالت اطلاع‌رسانی صرف خارج شود با ذکر منابعی می‌توانید آن را در بخش «دیگران دربارهٔ خیام» بیاورید. جای شما باشم موارد دیگری از این دست را پیدا کرده و مجموعا تحت یک بخش مجزا به مقاله اضافه می‌کنم. مانند «چاپ اشعار و عقاید خیام در امروز» یا یک همچین چیزی. موفق باشید فرزان ‏۱۰ مارس ۲۰۱۰، ساعت ۱۵:۳۹ (UTC)پاسخ

تأکید عجیب بر نام عمر

[ویرایش]

در نسخهٔ قبلی، نام عمر به صورت ویژه برجسته شده بود و ابهام‌زدایی برای عمر هم گذاشته شده بود در حالی که نام اصلی ایشان خیام است و کسی نام عمر را به تنهایی برای یافتن مقالهٔ ایشان استفاده نمی‌کند. از سوی دیگر ایشان در زبان فارسی بیشتر با عنوان خیام نیشابوری مطرح هستند و بهتر است که نام مقاله هم همین باشد. احتمالاً یک کاربر بنا به مقاصد خاص به این ویرایشهای عجیب دست زده است. محسن عبدالهی ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۰، ساعت ‏۰۶:۲۱ (زهج)

البته تاکید بیش از حد و مجزا بر نام «عمر» و یا اشاره به صفحه ابهام‌زدایی شایسته نیست اما نام مشهور چه در فارسی و چه زبان‌های دیگر «عمر خیام» است و البته مفصل‌تر آن یا «عمر خیام نیشابوری» جستجو در گوگل برای نام «خیام نیشابوری» ۱۳۷٫۰۰ برای «عمر خیام» ۲۰۹٫۰۰۰ و برای «عمر خیام نیشابوری» ۲۹۳٫۰۰۰ مورد را نمایش می‌دهد. از این‌رو بهتر است نام اصلی مقاله «عمر خیام نیشابوری» باشد. -- فرزان »»»بحث ‏۱۹ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)پاسخ
سرچ گوگل ابدا مهم نیست. در تمام ویکی ها عمر خیام نوشته شده.در منابع مربوط به تاریخ و مشاهیر نیشابور نیز عمر خیام نوشته شده.این پسوند نیشابوری ترجمه رایج از زبان عربی است "عمر خیام النیسابوری" .عمر خیام بر روی قبرش هم نوشته شده.پسوند نیشابوری در متن مقاله آمده است و عمر خیام نام مقاله است که صحیح ترین نام است.لازم هم میدونم که بگم تمام اهالی مشهور نیشابور در دوران ورود اسلام به خراسان و ایران تا حمله مغول پسوند نیشابوری داشته اند که دلیلش همان رسمی بودن زبان عربی است.--3oÑa (بحث) ‏۱۹ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)پاسخ
از چه روی «سرچ گوگل ابدا مهم نیست» شاید به تنهایی کافی نباشد اما ملاک ما در نام مقاله شهرت و بیشترین کاربرد در میان فارسی زبانان است. دلیل استفاده از پسوند نیشابوری هم ربطی به عربی و پارسی ندارد در گذشته پسوندی از شهر محل تولد افراد یا جایی که عمر زیادی را درآن سپری کرده بودند به انتهای نام افراد می‌افزودند. آنچه که مربوط به عربی است النیسابوری و یا نیشابوری است که می دانید نقطه‌گذاری در حروف عربی به شکل امروزی از سده سوم بایب شد و پیش از آن س و ش برای کسی که به واژه ناآشنا بود (مانند عرب‌هایی که نیشابور را نمی‌شناختند) به اشتباه گرفته می‌شد. غرض آنکه «خیام نیشابوری» به تنهایی کاربرد چندانی ندارد. و نام «عمر خیام نیشابوری» شناخته شده‌تر و پرکاربرد‌تر است و برای نام مقاله سزاوارتر. ارادتمند فرزان »»»بحث ‏۱۹ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۴ (UTC)پاسخ

پسوند نیشابوری

[ویرایش]

دلایل من برای حذف پسوند نیشابوری از نام اصلی نوشتار عمر خیام نیشابوری

دلیل توضیح
پسوند فزون شمار نیشابوری تعداد زیادی از اهالی مشهور نیشابور پسوند نیشابوری دارند. تکرار این پسوند برای شخصیتی چون عمر خیام که شهرت جهانی دارد ناآشناست .
زبان های دیگر دانشنامه ویکیپدیا در همه ی دانشنامه های ویکیپدیا از نام عمر خیام استفاده شده .
منابع مربوطه و منابع بررسی تاریخ نیشابور مدخل بخش مربوط به خیام در این منابع "عمر خیام" است.
نام پیشین نوشتار نام پیشین همین نوشتار عمر خیام بود و بدون ذکر هیچ دلیلی به عمر خیام نیشابوری منتقل شد.
نام خیام نام خیام "عُمَر" است و به واسطه پیشه اش (یا نیاکانش) به عَمَر خَیّام مشهور شده.پسوند نیشابوری آن طور که معلوم است به خاطر شهرت نیشابور در گذشته است نه سکونت وی در این شهر.

--3oÑa (بحث) ‏۱۹ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۵۰ (UTC)پاسخ


آغاز ماجرا از آنجاست که رباتی عجول و نابه‌کار الگو دیگر کارکردهای عمر را به این صفحه افزود. پیشتر هم کلمه عُمَر به صورت سیاه اندر سیاه در مدخل مقاله آمده بود. این دو٬ دوست ویکی‌نویس عزیزی را برانگیخت و نام مقاله را از «عمر خیام» به «خیام نیشابوری» که قبلاً صفحهٔ تغییر مسیر بود، منتقل کرد با این توضیح: نام مشهور در فارسی. و شکوه‌ای هم در همین صفحه بحث با عنوان تأکید عجیب بر نام عمر طرح کرد که مشروح آن را بالای این نوشتار می‌توانید بخوانید. سپس من به دلایلی که در همانجا ذکر کردم نام مناسب و شناخته شده را «عمر خیام نیشابوری» یافتم. هر چند غرض اصلی بازگرداندن نام عمر بود که اغلب همراه با خیام است اما تصور هم نمی‌کنم پسوند نیشابوری با توجه به نکات طرح شده در جدول بالا مشکلی داشته باشد. ارادتمند فرزان »»»بحث ‏۱۹ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۲۲:۱۵ (UTC)پاسخ
این که چون نام عمر برای ابهام زدایی بکار رفته دلیلی برای انتقال این نوشتار که برگزیده و مهم است.نیست. اصولاً این چنین انتقال های بدون دلیل موجه خرابکاری به شمار می رود.--3oÑa (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۳۴ (UTC)پاسخ

نام صحیح تر

[ویرایش]

آنچه در ادامه می‌خوانید درباره نام (مدخل) یکی از نوشتارهای دانشنامه ی ویکی‌پدیای فارسی است.نام کنونی نوشتار الان «خیام» است .نام اولیه آن «عمر خیام» بود که پس از انتقال‌های پیوسته و بدون دلیل به«خیام منتقل شد.

  • نام‌هایی که تا کنون برای این مقاله بوده‌است: «عمر خیام» ، «عمر خیام نیشابوری»، «خیام نیشابوری» و اکنون خیام» است .همه این نام‌ها درست و صحیح تر اما صحیح ترین نام همان نام اولیه و اصلی یعنی «عمر خیام است.
  • هنگامی که نام مقاله «عمر خیام نیشابوری» بود یک نظرخواهی برای حذف پسوند «نیشابوری» اجرا شد که پس از جمع بندی به «خیام» منتقل شد
  • هنگامی که دلیل این انتقال پرسیده شود جواب مدیران این گونه بود:

- مقاله ی همه شاعران ایرانی به همان نامی که معروف اند و به آن شهرت دارند نامگذاری می‌شود. جدای از این که مقاله مولوی و چند مقاله ی دیگر مربوط به شاعران ایرانی به نامی دیگر نامگذاری شده‌است این نکته هم به نظر می‌آید که کاربرانی که این انتقال‌ها را انجام داده‌اند یک نظر شخصی و یا شاید هم نظر جامعه ایران را تحمیل کردند:«ما خیام را فقط به عنوان یک شاعر قبول داریم». آنهایی که با ادبیات فارسی آشنا هستند و خیام را می‌شناسند می‌دانند که وی تنها رباعی سرای بوده و حتماً هم می‌دانید یک رباعی سرا تخلص شاعری ندارد بنابراین واژه خیام هم حتی تخلص شاعری عمر خیام نیشابوری نیست.

  • دلیل دیگر که بعضی مدیران ذکر کرده‌اند یعنی شهرت، نامفهوم و غیر علمی است.چگونه شهرت یک دانشمند را تشخیص داده‌اید.شاید از این موارد:
  • نامگذاری جای‌ها به نام او: میدان خیام آرامگاه خیام افلاک نمای خیام ....
  • رسانه‌های دولتی ایران
  • شهرت در بین مردم عامی

یا این که چون صرفاً یک کاربر ایرانی هستید حق دارید تعیین کننده باشید .

  • نام کنونی مقاله صحیح است اما برای یک فرهنگ لغت نه یک دانشنامه.در فرهنگ‌های فارسی معنای واژه خیام توضیح داده شده‌است نه دانشنامه‌های فارسی.
  • در منابع عربی (با توجه به این که در دوران خیام زبان رسمی ایران عربی بوده‌است.) اسم کامل عمر خیام،غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم الخیامی ذکر شده ولی در متون فارسی معمولاً از او به نام عمر خیام به معنی عمر فرزند یا نواده خیام (خیمه دوز) یاد شده‌است....

Prof.A.Boyle استاد زبان فارسی دانشگاه منچستر در 15 ژانویه 1969 3oÑa (بحث) ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۱۰ (UTC)پاسخ

با درود و احترام به شما.
نتیجه آخرین نظرخواهی در مورد انتقال مقاله که در تاریخ ‏۸ ژوئن ۲۰۱۱ جمع بندی شده‌است، خیام بوده‌است.
تنها راه موجود برای تغییر این نام، ایجاد یک نظرخواهی جدید و در صورت امکان، اجماع جدید بین کاربران است. In fact ( تماس ) ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)پاسخ

رده:اهالی نیشابور

[ویرایش]

رده:اهالی نیشابور نیاز نیست. زیر رده هست. زیر رده هست. زیر رده هست. رده: فیلسوفان اهل نیشابور ... هست. نیاز نیست.رده:اهالی نیشابور نیاز نیست.رده:اهالی نیشابور نیاز نیست.رده:اهالی نیشابور نیاز نیست.رده:اهالی نیشابور نیاز نیست.--و سلام برای آنان که در خورِ سلام اند♦♣♠3oÑa (بحث) ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۴:۴۴ (UTC)پاسخ

فیلسوف

[ویرایش]

آنقدر که من دیدم نه تالیفیی در باب فلسفه دارد و نه منابع مهم مثل ایرانیکا و بریتانیکا از وی بعنوان فیلسوف یاد کرده اند. Sabr1390 (بحث) ‏۶ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۰۴ (UTC)پاسخ

صرف‌نظر از این‌که خیام به عنوان یک فیلسوف، ریاضیدان و شاعر مشهور است و نیاز به منبع خاصی ندارد شعرهایش نیز شهرت جهانی دارند و تحلیل‌های فلسفی هم شده‌اند. اتفاقا من در حال حاضر به کتاب بزرگان فلسفه ترجمه فریدون بدره‌ای دسترسی دارم که در صفحات 167 تا 170 که به تحلیل شعرهای فلسفی خیام پرداخته و جزو فیلسوفان نامدار قرار داده‌است که البته خود از منابع معتبرتری استفاده کرده است. منبع دقیق آن: بزرگان فلسفه، هنری توماس، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1348، صص 167-170. تفکر (بحث) ‏۶ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)پاسخ
دوست عزیز به نظر من این منبع شما در برابر ایرانیکا و بریتانیکا نا معتبر است. تعبیر فلسفی از اشعار با فیلسوف بودن فرق دارد.ممکن است از اشعار فردوسی هم کسی تعبیر فلسفی بکند اما کسی فردوسی را فیلسوف نمی داند چون نه تالیفی داشته و نه استادی و نه شاگردی در فلسفه. ضمنا تا وقتی چندین درخواست منبع در مقاله هست برچسب درستی را بر ندارید.ضمنا در جعبع اطلاعات فرد باید عکسی ازاو یا عکس منسوب به او باشد . در توضیح تصویر شما آمده است که یک فردی زیر نور شمع اشعار خیام را مطالعه می کند. ممنونم. Sabr1390 (بحث) ‏۶ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۴۴ (UTC)پاسخ
البته این که فقط تعبیر شما از فلسفه و فیلسوف است و تا وقتی منابع چاپی تاکید بر فیلسوف بودن می‌کنند نیازی به این نیست درباره مشخصات فیلسوف بودن بحث کرد. و اصلا درباره خیام فکر می‌کنم چنین بحثی رو مطرح کردن جای سئوال و تعجب دارد. اما چون شما اصرار دارید من مطالب بیشتری در بحث ارائه میدم درباره آثار فلسفی خیام:

«حجةالحق حکیم ابوالفتح عمربن ابراهیم الخیام نیشابوری از مشهورترین حکما و فلاسفه ایران در این دوره بوده‌است وی حکیم و ریاضی‌دان و منجم بزرگ زمان خود بوده‌است ولیکن امروزه بیشتر او را به عنوان یک شاعر و استاد زبان فارسی می‌شناسند. از آثار فلسفی او رسالاتی در طبیعیات و رساله‌ای در وجود و رساله‌ای در کون و تکلیف و رساله‌ای در حیز و رساله‌ای در معراج که از همه نسخه‌ای در دست داریم. وی خطبه‌ی بوعلی را به فارسی ترجمه کرده و نسخه آن موجود است.» اقبال آشتيانی، عبّاس، راجع به احوال حکيم عمرخيام نيشابوری، ماهنامه شرق، شماره8، مرداد1310، صص466-485. در مجموعه مقالات عباس اقبال آشتیانی، سیدمحمد دبیرسیاقی (گردآورنده)، تهران:ان‍ج‍م‍ن‌ آث‍ار و م‍ف‍اخ‍ر ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌‏، 1380.

رسالة فی الکون و التّکليف: موضوع اين رساله چگونگی پيدايش هستی و تکليفی است که آدمی در قبال خداوند بر عهده دارد. اين اثر بسال 473 هجری در پاسخ ابونصر محمد بن عبدالرحيم نسوی از شاگردان بوعلی سينا نگاشته شده است. خيّامی در اين رساله، شيخ الرئيس را معلّم خويش گفته است. همچنين خيّام ضمن اينکه عقلا را در ادراک معنای زندگی متحيّر خوانده است، ابراز می دارد که در انديشه معنای زندگی، او و بوعلی به پاسخی قانع کننده دست يافته اند. ترجمه خطبة الغرّا: اين رساله، نيايش شيخ الرئيس بوعلی سينا است که توسط خيّام به فارسی ترجمه شده است. مختصر فی الطّبيعيات: اين کتاب درباره فلسفه علوم طبيعی نگاشته شده است و به پيدايش طبيعت، معادن، سنگهای قيمتی و بعضی اجزای ديگر طبيعت می پردازد. رساله در کليّات وجود: خيّامی در اين رساله < طالبان شناخت خداوند > را چهار گروه متکلّمان، فلاسفه، اسماعيليان و متصوّفه خوانده است و با روش شناسی اين چهار، روش متصوّفه را منتهی به معرفت حقيقی می داند. اين کتاب به زبان فارسی نگاشته و به فخر الملک بن مؤيد الملک يکی از پسران نظام الملک اهدا شده است و بعضی در انتساب آن به خيّامی ترديد می کنند. رسالة الوجود: اين اثر بنام الاوصاف للموصوفات نيز خوانده می شود و نبايد آنرا با رساله پيشين اشتباه گرفت. درباره آثار خیام در تعليقات علامه قزويني بر کتاب نظامی عروضی، احمد بن عمر، «چهار مقاله و تعليقات»، به تصحيح محمّد قزوينی، ويراستار محمّد معين، به اهتمام مهدخت معين، انتشارات صدای معاصر، 1388.

As mentioned, Khayyam has five works on philosophy. In them, especially in the 1047 "Risala fi Kulliyat al-Wujud," he follows the teaching of the masha' philosophers, particiularly his own "teacher," Ibn-i Sina. In "Al-Javab al-Salasa Masa'il Zaruratu Tazad fi al-Alam Wa al-Jabr wa al-Baqa," he becomes more original as he explains cause and effect as aspects of determinism. Khayyam's major contributions to philosophy are the 1080 "Risalat al-Kawn wa al-Taklif," which was written in response to the many questions of Abunasr Muhammad ibn-i Abdulrahim Nasavi, to Ibn-i Sina's student, and the 1097 "Risala fi Kulliyat al-Wujud." Ghiyas al-Din Abul Fath Umar ibn Ibrahim Khayyam Nishapuri

برچسب هم چون مجبور شدم ویرایش شما که اشتباه تشخیص داده بودم واگردانی کنم خود به خود در واگردانی برداشته شد، هر چند چنین برچسبی بنظرم ضرورتی نداشت و کافی بود شما به منابع مقاله نگاهی بیاندازید. اما مساله‌ای نیست هر ابهامی که داشته باشید می‌تونیم بر اساس منابع دربارش توی همین صفحه بحث رفعش کنیم. درباره تصویر هم من سیاست یا رهنمودی خاصی ندیدم که نظر شما رو تایید کنه برای همین ممنون میشم خیلی دقیق و مستند از رهنمودها یا شیوه‌ها و سیاست‌ها اینجا بنویسید که من هم یاد بگیرم چرا نباید از چنین تصویری استفاده شود. خصوصا که بعد از آگاهی از رهنمود دقیقی که شما قرار است ارائه کنید قصد دارم مناسب‌ترین عکس رو برای جعبه اطلاعات استفاده کنم که خلاف اصول اساسی نوشته شده نباشد. سپاس تفکر (بحث) ‏۶ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۰ (UTC)پاسخ

به نظر من مقاله با اغماض خوبیده شده و جای کار خیلی داشته . در بخشی هایی دیدگاهاای صادق هدایت درباره اثر پذیری حافظ از خیام آمده در حالیکه می دانیم صادق هدایت داستان نویش شهیری بوده اما ابدا ادیب محسوب نمی شود و در ادبیات عرفانی و هیچ تخصصی ندارد و منبع معتبر نیست. در جاهای دیگر به نظر مقاله توازن ندارد. عملکرد خیام در ریاضی از جمله مسئله گاهشماری به حد کافی بیان نشده اما مطالب افسانه ای منصوب به وی که ازش چندانی ندارد زیاد بزرگ نمایی شده. و مطالب دیگری از این دست. نهایتا د رمورد فیلسوف بودن خیام . دقت کنید که همه منابعی که شما ذکر کردید را نویسندگان ایرانیکا و بریتانیکا و ... احتمالا دیده اند. همان رساله خیام را هم قطعا دیده اند.اما چرا آنان وی را بعنوان فیلسوف معرفی نکرده اند? حتما فعالیت وی در این زمینه آنقدر برجسته نبوده است . در نهایت می توانیم به نظر سوم مراجعه کنیم.در مورد عکس آنچه گفتم رویه کنونی در موره جعبه اطلاعات بود. در اینجا هم چیزهایی نوشته اما در هر حال می توان به نظر سوم مراجعه کرد. موفق باشید .Sabr1390 (بحث) ‏۶ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۴۸ (UTC)پاسخ
بنظرم این عبارت «می دانیم صادق هدایت داستان نویش شهیری بوده اما ابدا ادیب محسوب نمی شود و در ادبیات عرفانی و هیچ تخصصی ندارد و منبع معتبر نیست.» مناسب بحث نیست چون دانسته‌های افراد مطابق وپ:تحقیق دست‌اول ممنوع اعتباری ندارد و باید حتما به یک منبع معتبر و قابل قبول ارجاع شود. و "ابدا" ادیب نیست و هیچ تخصصی ندارد هم باز نظرات شخصی شماست و بهتر بود پیش از آن به آثار پژوهشی صادق هدایت از جمله همین اثر رباعیات خیام او مراجعه می‌کردید تا ببینید سطر به سطر در کتاب هدایت به منابع یا اشعار استناد می‌کند و در نسخه ترانه‌های خیام، صادق هدایت، تهران، انتشارات امیرکبیر (کتاب‌های پرستو)، چاپ ششم ۱۳۵۳ به «اخبارالعلماء باخبارالحکماء»، «نوروزنامه» خیام مجتبی مینوی، هرون آلن دراضافات به رباعیات خیام و کتاب کریستنسن راجع به خیام ارجاع داده پس این اثر آن هم در سال 1313 یک اثر محققانه و پژوهشی است و حتی در همین ایرانیکا که شما منبع معتبری معرفی کردید KHAYYAM, OMAR ix. ILLUSTRATIONS OF ENGLISH TRANSLATIONS OF THE RUBAIYAT از این اثر ارجاع شده و با یک جستجو می‌شود مقالات دیگری هم پیدا کرد که به آن ارجاع دادند.
  • البته هنوز شما منابعی ارائه نکردید که من بتونم دربارش حرفی بزنم اگر به نویسندگان ایرانیکا و بریتانیکا ارجاع می‌دهید باید توجه کنید که مقالات همه تخصصی است و نویسندگان به مسائل خارج از تخصص خود نمی‌پردازند. مثلا همین مقالات ایرانیکا مثل این و این و این همه تخصصی است و قرار نیست به آثار فلسفی خیام بپردازند یا در بریتانیکا که آمده، Philosophy, jurisprudence, history, mathematics, medicine, and astronomy are among the subjects mastered by this brilliant man. این یک مقاله وسیع و تخصصی نیست که به آثار فلسفی خیام بپردازد. البته باز هم باید شما به منابع موردنظرتون ارجاع بدید تا بحث کنیم که اصلا در برابر منابع چاپی محققان صاحب آثاری چون اقبال آشتیانی و علامه محمد قزوینی قابل برابری است یا خیر!
  • البته یک نکته رو هم باز این‌جا بگم که شعر در دوره‌ای طولانی از تاریخ ایران زبان بیان مفاهیم فلسفی و عرفانی و اصول منطق بوده و نگاه نکنید که امروز کتابهای فلسفی همه به نثر است. در دوره‌هایی از تاریخ یک روال بوده مفاهیم فلسفی و عرفانی رو به نظم درآوردن که منبع این بحثم هم کتاب چند جلدی تاریخ ادبیات ایران ذبیح‌الله صفا است که اگر به این کتاب مراجعه کنید متوجه می‌شوید با این‌که اسم کتاب تاریخ ادبیات ایران است ولی همزمان به تاریخ فلسفه و منطق و عرفان و فقه و اصول و دیگر علوم عقلی و نقلی هم پرداخته چون بین ادبیات و تمامی این حوزه‌ها پیوند ناگسستنی‌ای وجود داشته که بحث خیام هم از این کلیت خارج نیست. نگاه کنید به اثر چند جلدی تاریخ ادبیات در ایران ذبیح‌الله صفا.
  • اما در مورد تصویر، ارجاع به رویه‌ها مناسب نیست چون رویه‌های اشتباه کم نیست و بهتر است به یک سیاست یا عبارت خاص ارجاع شود که اجماع قبلی داشته باشد یا می‌شود درباره تصویر مناسب بحث کرد. البته در حال حاضر تصویری که در ویکی انگلیسی برای جعبه اطلاعات استفاده شده بنظرم ایراد مورد نظر شما رو رفع می‌کنه اما باز اگر تصویر مناسبتری بود میشه دربارش بحث کرد یا به نظر سوم ارجاع داد. شما هم موفق باشید. سپاس تفکر (بحث) ‏۷ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۱۱ (UTC)پاسخ


از تعامل شما ممنونم ، در باره عکس الان خوب شده است . در مورد صادق هدایت اگر من نظرم را به مقاله وی بیافزایم دیدگاه شما درست است و باید برای آن دلیل بدهم اما اکنون بر عکس است یعنی وقتی شما در مقاله خیام از صداق هدایت استفاده می کنید باید بر اساس سیاست اثبات اعتبار صادق هدایت برای اظهار نظر در این مقاله را ثابت کنید.(مسئولیت ارائه مدرک با ویرایشگری است که مطلب را اضافه می‌کند یا بازیابی می‌کند.) اشاره ای که به استفاده از کتاب وی در ایرانیکا داشتید یکی از این گونه استدلاها می تواند باشد و خوب است اما به نظر من هنوز هم صادق هدایت درحدی نیست که دباره اشعار حافظ و خیام نظردهد. باز می توانید از کاربر سوم خصوصا آنها که در این زمینه صاحب ویرایش هستند نظر بخواهید. در مورد فیلسوف بودن خیام و اشاره ای که به اقبال آشتیانی و علامه محمد قزوینی داشتید ؛ قطعا این دو در حد بسیار بالایی هستند اما معمولا منابع دانشنامه ای بالاتر از مقالات اشخاص قرار می گیرند و در صورت تعارض ارجحیت دارند. باز هم می توانید در این زمینه از کاربران دیگر خصوصا آنها که در مقالات تاریخی صاحب تجربه هستند نظر بخواهید. موفق باشید. Sabr1390 (بحث) ‏۹ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۳۲ (UTC)پاسخ
سپاس؛ فکر کنم با توجه به اینکه «مسئولیت ارائه مدرک با ویرایشگری است که مطلب را اضافه می‌کند» من اصلا نباید وارد بحث صادق هدایت می‌شدم اما این نکته رو هم باید درنظر گرفت که چون کتاب هدایت یک اثر چاپی است که تا سال 53 چندین‌بار تجدید چاپ شده و احتمالا تا امروز توسط ناشران مختلفی تجدید چاپ شده (البته اگر جزو آثار ممنوعه نباشد که احتمالا هست) و با توجه به اینکه به عنوان رفرنس در دیگر آثار استفاده شده، می‌تواند به عنوان یک تحلیل استفاده شود، حتی اگر منابع معتبر دیگری خلاف نظر این منبع باشد. یعنی می‌توان اشاره کرد که هدایت بر این نظر است که حافظ از خیام تاثیرپذیرفته با ارجاع به اثر و صفحه و مشخصات کامل کتاب چاپی و این خلاف شیوه‌نامه صحیح مقالات علمی نیست. اما درباره فیلسوف بودن خیام و آثار فلسفی خیام شما اثری ارائه نکردید که در آن اشاره کرده باشد که خیام فیلسوف نیست یا آثار فلسفی نداشته. یعنی حتی بر فرض وجود مقاله‌ای درباره خیام که به فیلسوف بودن یا آثار فلسفی او اشاره‌ای نکرده‌است چون جنبه ایجابی یا سلبی ندارد پس اصلا قابل بحث نیست. این‌که منبع دانشنامه‌ای حرفی در این مورد نزده ثابت‌کننده موضوعی نیست، فقط وقتی می‌توان به آن تاکید کرد که خلاف تمام این منابع چاپی محققان سرشناس بگوید خیام هیچ آثار فلسفی نداشته و ادعا کنند این نظرات خطاست. سکوت منبع دانشنامه‌ای می‌تواند به معنی بحث تخصصی آن درباره خیام شاعر یا خیام ریاضیدان یا خیام منجم باشد اما دلیلی بر رد آثار فلسفی او که در منابع معتبر آمده نباشد. با این حال شما منبع دانشنامه‌ای را معرفی کنید تا ببینیم درباره خیام چه گفته چون نگفته‌ها که اثبات‌کننده یا نفی‌کننده حقیقت موضوع نیستند. ارادت. تفکر (بحث) ‏۱۰ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۱۵ (UTC)پاسخ

متن انگلیسی

[ویرایش]

چرا در برخی از عکس ها توضیح انگلیسی است مگر نوشتار برگزیده نیست. ماهان Inbox ‏۹ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۲۱ (UTC)پاسخ

دین عمر خیّام

[ویرایش]

چرا در مقاله در مورد دین عمر خیّام صحبتی نشده؟ از مقاله برتر انتظار بیشتری می رودMmtech (بحث) ‏۱۱ مهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۵۶ (UTC)پاسخ

چه کسی؟؟؟

[ویرایش]

در بخش ریاضیات مقاله، نوشته هایی مانند همچنین ___ گفته: وجود داره ... ینی چی؟؟؟ O.o Javid44 MSG ‏۱ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۳۴ (UTC)پاسخ

اظهار نظر ها درباره خیّام

[ویرایش]

اینجا همه اظهار نظرهای منفی آمده است. لطفا این بخش را حذف یا تکمیل کنید. با تشکر Alireza jabbari 80 (بحث) ‏۱۲ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۵۳ (UTC) 21 بهمن 1392 ساعت (به وقت تهران) 20:23:38پاسخ

مطلب حذف‌شده: دایره سپهر اثر مهندس متالورژی

[ویرایش]

متن زیر را از متن مقاله حذف کردم. چون دانشنامه جای برشمردن تصحیحی‌های انتقادی است. به نظر می‌آید دایرهٔ سپهر که توسط نشر چشمه (انتشارات عمومی، نه تخصصی) منتشر شده تصحیح ذوقی باشد و نه علمی، انتقادی. نویسنده مهندس متالورژی است و در سرشناسی ویکی‌پدیای‌اش هم می‌توان شک کرد. با این حال مطلب را اینجا منتقل می‌کنم، شاید در آینده به کار آمد. 4nn1l2 (بحث) ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۰۷ (UTC)پاسخ

کتاب دایرهٔ سپهر، ناشر: چشمه-سال چاپ: ۱۳۸۵ نویسنده :جاوید مقدس صدقیانی. جهان‌بینی علمی و رسالهٔ سلسله ترتیب خیام به همراه متن کامل و تصحیح شدهٔ رباعیات خیام. این کتاب مشتمل است بر: متن کامل و تصحیح شدهٔ رباعیات خیام، استخراج رباعیاتی که به شاعران دیگر نسبت داده می‌شود. اما در دیوان اشعار خیام به دفعات آمده، مطالبی با نام حکیم عمرخیام به روایت متون کهن، متن کامل اشعار عربی خیام، رسالهٔ سلسلهٔ ترتیب، و هم‌چنین ترجمهٔ رسالهٔ وجود ابن سینا توسط خیام و... است که نگارنده کوشیده ضمن پیرایش مطالب چهره‌ای واقعی از خیام نشان دهد.

اندیشه خیام

[ویرایش]

خیام پیش از آنکه یک چکامه سرا باشد یک اندیشمند است که چون زکریای رازی جهان را از نگاه اندیشه می بیند از این رو دین را هم با نگاه یک اندیشمند بررسی می‌کند‌. نمونه‌ اندیشه خیام را می‌توان در چامه‌هایش دید آنجا که خرمندانه از دین خرد می گیرد‌. حافظ را هم باید در اندیشه پیرو خیام دانست‌.

Omidsafari7 (بحث) ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)پاسخ 

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (سپتامبر ۲۰۱۹)

[ویرایش]

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۲ پیوند خارجی موجود در خیام را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال) ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)پاسخ

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (اکتبر ۲۰۱۹)

[ویرایش]

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۱۲ پیوند خارجی موجود در خیام را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۵۳ (UTC)پاسخ

پیوندهای خارجی اصلاح شدند (نوامبر ۲۰۱۹)

[ویرایش]

سلام همکاران ویرایشگر.

من به‌تازگی ۱ پیوند خارجی موجود در خیام را اصلاح کردم. لطفاً ویرایشم را بازبینی کنید. اگر پرسشی دارید یا می‌خواهید ربات پیوندها یا چند صفحه را نادیده بگیرد، لطفاً این راهنمای ساده را برای دریافت اطلاعات بیشتر ببینید. من تغییرات زیر را انجام دادم:

لطفاً برای اصلاح خطاهای ربات به راهنما مراجعه کنید.

با احترام.—InternetArchiveBot (گزارش اشکال) ‏۲۷ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۳۱ (UTC)پاسخ

عقاید و نگرش‌ها

[ویرایش]

به نظرم باید بخشی به عقاید و نگرشهای دینی خیام اختصاص داده شود. در مورد خیام این یک موضوع مورد بحث و مناقشه‌برانگیز است و نباید مقاله خالی از آن باشد. Taddah (بحث) ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)پاسخ

@Taddah: در این مدخل از دانشنامه فلسفه استنفورد اطلاعات خوبی در مورد تفکرات خیام وجود دارد — Shawarsh (بحث) ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۳ (UTC)پاسخ

نامزد حذف شدن یک پروندهٔ ویکی‌انبار استفاده‌شده در این صفحه

[ویرایش]

پروندهٔ زیر از ویکی‌انبار که در این صفحه استفاده شده نامزد حذف شده است:

در بحث حذف که در صفحهٔ نامزدی صورت می‌گیرد شرکت کنید. —Community Tech bot (بحث) ‏۲۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۹ (UTC)پاسخ

نامزد حذف سریع شدن یک پروندهٔ ویکی‌انبار استفاده‌شده در این صفحه

[ویرایش]

پروندهٔ زیر از ویکی‌انبار که در این صفحه استفاده شده نامزد حذف سریع شده است:

دلیل حذف را می‌توانید در صفحهٔ توصیف پرونده که در بالا لینک شده ببینید. —Community Tech bot (بحث) ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۵۵ (UTC)پاسخ

خوبیدگی

[ویرایش]

خیام

[ویرایش]
خوب نشد

مقاله با معیارهای خوب فاصله زیادی دارد. در همین صفحه بخشی از آنها را نوشته ام و با توجه به فعال نبودن کاربر نامزدکننده، جمع بندی را انجام دادم. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۲ (UTC)پاسخ

بحث زیر بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاه‌ها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.

پیشاخوبیدگی خیام
ویرایش ورودی‌ها
اندازهٔ مقاله ۱۱۱٬۴۷۱
آیا مقاله ترجمه از ویکی‌های دیگر است؟ خیر
املا و انشای خوب انجام شد
دیباچهٔ مناسب انجام شد
منبع‌دارکردن همهٔ مطالب انجام شد
یادکرد صحیح منابع انجام شد
جایگزینی منابع نامعتبر (به‌خصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر انجام شد
بررسی حق نشر (متن و پرونده‌ها) انجام نشد
جعبهٔ اطلاعات و/یا جعبهٔ گشتن مناسب انجام شد
رده و میان‌ویکی مناسب انجام شد
تصویر(های) مناسب انجام شد
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژه‌های خواهر انجام شد
پیوند پایدار منابع برخط به‌زودی انجام می‌شود
هنوز ناظر وپ:گمخ صحت ورودی‌ها را تأیید نکرده‌است.
 خیام (ویرایش | تاریخچه) • بحثپی‌گیریرفتن به زیرصفحه


نامزدکننده: A7102611 (بحثمشارکت‌ها)

بررسی‌کننده:

تاریخ نامزد کردن: ‏۸ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۰ (UTC)

  • ۹۴۳ روز پیش نامزد شده‌است.


درود. خوشحالم که این مقاله به گمخ آمده. در بخش زندگی زیربخشی به نام القاب وجود دارد. نخست اینکه القاب چه ربطی به زندگی دارند؟ دوم، هیچ بخشی در مقاله نباید صرفاً همانند این بخش چند عنوان باشد؛ بلکه بخش‌ها باید شامل جمله و پاراگراف باشند. سوم اینکه القاب ایتالیک هستند که نادرست است. لطفاً طبق شیوه‌نامه عمل کنید. همچنین، نکته دیگری که مد نظرم هست و دو سال پیش در صفحه بحث خیام هم مطرحش کردم، این است که باید بخشی به عقاید و نگرش‌های خیام اختصاص یابد. همان موقع جناب Shawarsh گرامی منبع خوبی برای آن ارائه کردند که می‌توانید از آن استفاده کنید. کافیست که نگاهی به صفحه بحث بیاندازید تا آن را ببینید. موفق باشید. Taddah (بحث) ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)پاسخ

@Taddah: ✓ برای مورد اول، دوم و سوم مذکور شما گرامی بحث☘امیری ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۹ (UTC)پاسخ

سپاس بسیار از شما. در مورد عقاید خیام چطور؟ آیا قصد افزودن این بخش به مقاله را دارید؟ فکر می‌کنم برای کامل بودن مقاله مهم باشد. Taddah (بحث) ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۸ (UTC)پاسخ

@Taddah: چرا که نه؟! منبع که هست (خوبش هم هست) و ایده هم که مکمل خوبی‌ است. سپاس بحث☘امیری ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۷ (UTC)پاسخ
@Taddah: ✓ مورد آخر شما ایجاد شد بحث☘امیری ‏۱۳ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۲۹ (UTC)پاسخ

@A7102611: درود. ضمن تشکر از زحمتی که برای مقاله کشیده اید، مقاله با معیارهای مقالات خوب فاصله زیادی دارد. بعضی از مواردی که در یک بررسی سطحی می توان به آنها اشاره کرد عبارتند از:

  • احتیاج به یک بخش «زمانه» داریم که توضیح دهد دوران معاصر خیام چگونه دورانی بوده است.
  • در مورد سال تولد خیام گمانه زنی های مهم باید اضافه شود.
  • احتمالات باید به نام پژوهشگر یا تحلیلگری که آنها را مطرح کرده مطرح شوند و نه به صورت فکت. مثلا؛
    • پدر خیام زرتشتی بوده است.
    • او نخستین کسی بود که نشان داد معادلهٔ درجهٔ سوم ممکن است دارای بیش از یک پاسخ باشد یا این که اصلاً جوابی نداشته باشند.
  • از نویسه های استاندارد استفاده نشده است. مثلا به جای « از 《 استفاده شده است.
  • عبارتی مانند «محققان چنین احتمالی دادند... یا چنان فرضی کردند... برخی نوشته اند...» طفره آمیز است. باید بگویید کدام محققان.
  • همچنین از عبارات غیردانشنامه ای و شبیه به تذکره نویسی استفاده شده است. مثلا «فقه را در محضر فلانی آموخت» به جای «نزد فلانی» یا «رابطه‌ای نیکو داشت».
  • روایتگری زندگی را تا نیمه با فعل ماضی انجام داده اید و ناگهان از فعل مضارع استفاده کرده اید.
  • پاراگراف بندی مناسب نیست. مثلا پاراگراف اول بخش زندگی را باید به جای یک پاراگراف باید در چند پاراگراف می نوشتید.
  • نحوه ارجاع به منابع اصلا رضایتبخش نیست. مثلا «هدایت ۱۱»
  • منابع بدون نظم فهرست شده اند و در مورد همه آنها از الگوی مناسب استفاده نشده است.
  • ارجاعات کوتاه شده از یادداشتها جدا نشده است.

موارد خیلی بیشتر از اینهاست و من هنوز حتی یک بخش را به طور کامل نخوانده ام. من این گمخ را جمع بندی می کنم، برای نامزدی مجدد، لطفا ویکی‌پدیا:مقاله‌های خوب/معیارها، وپ:شیوه و ویکی‌پدیا:شیوه ارجاع به منابع را بخوانید و مقاله های خوب زندگی نامه مانند حافظ، سعدی و فردوسی را نگاه کنید و در صورت لزوم از کاربران باتجربه تر کمک بگیرید. پیشنهاد می کنم برای اولین تجربه، از مقاله های سبکتری شروع کنید. ٪ مرتضا (بحث) ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۴۴ (UTC)پاسخ


بحث بسته شده است. لطفاً آن را تغییر ندهید. ادامهٔ دیدگاه‌ها باید در صفحهٔ بحث مناسب ثبت شوند. نباید ویرایش دیگری در این ریسه انجام شود.

بحث☘امیری ‏۸ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۵۸ (UTC)پاسخ

پیشنهاد جایگزینی تصویر اصلی مقاله

[ویرایش]

با سلام،

مجسمه ای در روبروی افلاک‌نمای خیام از خیام و در نزدیکی آرامگاه وی وجود دارد که تصویر آنرا میتوان در دانشنامه جهان اسلام یافت. از آنجایی که این مجسمه نمادین است و از نمادهایی چون کتاب، گوی جهان و ... در آن استفاده و حتی طرز نشستن خیام در این مجسمه بیشتر از مجسمه های موجود در پارک لاله تهران و آرامگاه خیام، به شخصیت و آثار و فلسفه خیام میخورد می باشد؛ پیشنهاد می شود از تصویر این مجسمه به عنوان تصویر اصلی مقاله استفاده شود. این مجسمه توسط استاد مجسمه سازی حسین فخیمی که مجسمه ساز خبره ای می باشد ساخته شده و بگفته خود چندین سال روی ساخت و پژوهش آن وقت گذاشته شده.[۱] مشکل اینجاست که قانون آزادی پانوراما در ایران موجود نیست و با اینکه تصویر مجسمه در کنار خود مجسمه ساز چندین بار در خبرگزاری های مختلف همچون خبرگزاری مهر و دانشنامه ای چون دانشنامه جهان اسلام منتشر شده، نمی توان آنرا در ویکی‌کامنز به دلیل نبود این قانون در ایران آپلود کرد. بنده نیز نتوانستم راه ارتباطی با مجسمه ساز برای دریافت اجازه نامه ای برای انتشار نسخه موجود آن در ایران پیدا کنم و به گفته خبرگزاری های ایران سه نسخه از این مجسمه در ایران، ایتالیا، و ایالات متحده (دانشگاه اکلاهما) وجود دارد . اگر یکی از دوستان راه حلی داشت و یا اگر توانست اجازه نامه نسخه موجود در ایران آنرا بدست آورد، بنده تصاویر شخصی زیادی از این مجسمه دارم و می توانم آنرا با شما برای بهبود تصویر مقاله به اشتراک بزارم. (همچنین شما می‌توانید نمونه تصویر های نمونه موجود این مجسمه در شهر نیشابور آنرا در گوگل مپ ببینید.). (فایل آن را در ویکی کامنز را نیز می توانید در اینجا ببینید هرچند احتمال پاک شدن آن زیاد است.)

باتشکر،

Ehsanbasafa (بحث) ‏۲۰ مه ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۹ (UTC).

همه‌چیزدان

[ویرایش]

@Mpj7 سلام. من همه‌چیزدان را حذف نکرده‌ام فقط عناوین اضافی را پاک کردم. شخصی که همه‌چیزدان باشد فیلسوف، ریاضی‌دان و... هم هست. W7070 (بحث) ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۶ (UTC)پاسخ

@W7070 درود. بله٬ یک پوسته بی‌محتوا پاک نشده. «عناوین اضافی» نبوده‌اند: برای کمک به خواننده-اینها در «لید» به زمینه‌هایی که در «متن مقاله» در بخش‌های مربوط به آنها پوشش داده شده اشاره دارند. این برای هر مقاله که خرد نیست (به ویژه برای مقاله خوب زمانی برگزیده! مانند این) رعایت شده بوده. به باور من این لید بدون آن «عناوین اضافی» آگاهی چندانی از متن برای خواننده ندارد. موفق باشید. -- Mpj7 (بحث) ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۴۶ (UTC)پاسخ