کشتار حجاج در مکه

کشتار حجاج در مکه که در روز ۹ مرداد ۱۳۶۶(۳۱ جولای ۱۹۸۷) روی داد، به کشته شدن حجاج عمدتاً ایرانی که به شعارهای موسوم به «اعلان برائت از مشرکین» در طول مناسک حج واجب پرداخته‌بودند، اشاره دارد. این رویداد سبب ایجاد تنش در روابط ایران و عربستان سعودی شد. در این واقعه ۲۷۵ تن از حجاج ایرانی، ۸۵ نیروی پلیس عربستانی و ۴۵ تن از حجاج دیگر کشورها کشته و شماری نیز زخمی شدند.[۱]

یک تمبر ۱۹۸۷ ایران با توصیف «قتل‌عام حجاج بیت الله الحرام در راهپیمایی برائت از مشرکین جمعهٔ خونین ذی الحجهٔ ۱۴۰۷ ه‍.ق ۹ امرداد ۱۳۶۶ ه‍. ش»

این کشتار در زمان حکومت ملک فهد اتفاق افتاد.

پیش‌زمینه[ویرایش]

بنای یادبود بر آرامگاه کشته‌شدگان واقعه حج ۱۳۶۶ در بهشت‌زهرا

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در پی صدور پیام‌هایی از سوی روح‌الله خمینی رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران، راهپیمایی‌ای تحت عنوان مراسم «برائت از مشرکان» در ایام حج برگزار شد. نخستین بار در عید قربان اولین سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برابر با سی‌ام آبان ۱۳۵۸ش.، خمینی پیامی به حجاج داد که در آن حج را، در عین عبادی بودن، یک عمل سیاسی خواند.

به تدریج آیین «برائت از مشرکان»، در ایام حج، شکل یک راهپیمایی اعتراضی به خود گرفت که طی آن، ده‌ها هزار حجاج ایرانی به همراه حجاجی از دیگر کشورهای اسلامی، پس از پیمودن مسیرهایی مشخص، در محل معینی تجمع می‌کردند و ضمن شنیدن سخنرانی‌ها و بیانیه‌هایی مبنی بر تحلیل اوضاع جهان اسلام و صدماتی که از سوی دشمنان، بر ملل مسلمان وارد می‌آید، شعارهایی مبنی بر اعلان بیزاری از آمریکا، شوروی و اسرائیل سر می‌دادند؛ چراکه این کشورها، از نقطه نظر آن‌ها، نمونه‌های بارز شرک و کفر جهانی محسوب می‌شدند و از این طریق، مسلمانان جهان را به اتحاد در برابر این قدرت‌ها دعوت می‌کردند.

راهپیمایی برائت از مشرکان، از سال ۱۳۵۸ش.، با هماهنگی دولت سعودی، توسط حاجیان ایرانی برگزار می‌شده است. مسئله برگزاری راهپیمایی سیاسی، در حین ایام حج، در سال‌های پیش از ۱۳۶۶ش. نیز زمینه کشاکش دو طرف ایرانی و سعودی را فراهم آورده بود و گاه میان حجاج و نیروهای سعودی کشمکش‌هایی پدید می‌آمد. اما شدت این درگیر‌ی‌ها در سال ۱۳۶۶ش. به کشته شدن تعداد زیادی از حاجیان ایرانی منجر شد.

در این سال مقرر شد که مراسم برائت از مشرکان، پس از توافق و هماهنگی مقامات ایرانی و سعودی در مورد محل برگزاری مراسم و مبدا و مقصد راهپیمایان و زمان شروع و خاتمه مراسم، در بعد از ظهر ششم ذی‌حجه در مکه برگزار شود.

چند روز پیش از راهپیمایی، ملاقات‌هایی مابین مقامات ایرانی و سعودی، در بالاترین سطح، انجام گرفته بود. طبق روال سال‌های پیش، سعودی‌ها نارضایتی خود را در مورد تظاهرات و تاثیر آن بر امنیت و امور راهنمایی و رانندگی ابراز کردند. در مقابل، مقامات ایرانی، بر انجام این مراسم اصرار ورزیدند و اظهار کردند که از نظر آن‌ها این کار قدم مهمی در بیداری مجدد امت اسلام است. همچنین در این جلسات توافق شد که شعارهای تظاهرات محدود به «لا اله الا الله»، «ای مسلمانان متحد شوید» و «مرگ بر آمریکا، شوروی و اسرائیل» باشد.

بعد از ظهر پنج‌شنبه، یعنی روز قبل از راهپیمایی، پلیس سعودی، به بعثه امام حمله‌ور شد و ده تن از اعضای بعثه را بازداشت کرد و با خود برد. به دنبال این حادثه، زائران، با اجتماع و تحصن در مقابل بعثه، خواستار آزادی افراد بازداشت شده بودند. تحصن تا پاسی از شب ادامه داشت تا این‌که بازداشت‌شدگان، با یک سری گفت‌وگوهای بین دو طرف، آزاد شدند و به بعثه برگشتند.

در آستانه برگزاری راهپیمایی، مسئولان سعودی سه شرط را برای برگزاری راهپیمایی مطرح کردند که بلافاصله از سوی ایرانی‌ها غیرقابل قبول تلقی و رد گردید. آنان خواستار این بودند که شمار ایرانیانی که در این راهپیمایی شرکت می‌کنند محدود به عده خاصی شوند، حجاج دیگر کشورها در این راهپیمایی شرکت نکنند، و هیچ یک از اتباع سعودی نیز در راهپیمایی حضور نداشته باشند.

نظرات دربارهٔ علت حادثه[ویرایش]

بنای یادبود بر آرامگاه کشته‌شدگان واقعه حج ۱۳۶۶ در بهشت‌زهرا

دولت ایران، در اولین واکنش خود، جمعه شب کاردار عربستان را در تهران به وزارت امور خارجه فرا خواند و اعتراض شدید جمهوری اسلامی را نسبت به چنین حادثه‌ای اعلام داشت.

این در حالی بود که سعودی‌ها ایرانیان را به اغتشاش متهم کردند و این‌گونه نیز ادعا شده بود که بین زوار خشمگین کشور‌های دیگر و زوار ایرانی، به خاطر راه‌بندان و مسدود شدن راه‌ها، درگیری به وجود آمده بود.

در پی این حادثه، پس از مدتی، روابط دیپلماتیک بین دو دولت به طور کامل قطع شد.

در پی کشتار مکه، مسئله اداره و حاکمیت حرمین در ایام حج توجه بسیاری از علما را به خود جلب کرد. در این روند، دو کنفرانس عمده و قابل ملاحظه تشکیل شد. اولین کنفرانس، که از تاریخ ۲۳ تا ۲۷ نوامبر۱۹۸۷م. در تهران تشکیل شده بود، صدها مهمان از ۴۳ کشور شرکت کردند. کنفرانس مربوط، تحت پوشش گسترده خبری داخل ایران و بعضاً خارجی قرار گرفت.

در این کنفرانسِ پنج روزه، قطعنامه‌های متعددی صادر شد که درباره مسائل حج و اداره حرمین بودند. کنفرانس اعلام کرد که حرمین باید توسط جمعی از علمای مبارز و متعهد اداره شود.

شش هفته بعد، کنفرانس دیگری در لندن، از سوی مؤسسه مسلم، از ششم تا نهم ژانویه ۱۹۸۸م. تشکیل شد که مسئله آینده حرمین را بررسی کرد.

در مقابل، سازمان کنفرانس اسلامی، تحت تاثیر نفوذ عربستان و با استناد به فتوای مجمع فقهای سازمان، تظاهرات ایام حج را نامشروع دانسته و بدین‌وسیله، مقابل جمهوری اسلامی ایران که خواستار برپایی تظاهرات در مراسم حج بود، موضع گرفت و اقدام عربستان در کشتار حجاج را مشروع قلمداد کرد.

در رابطه با علل و زمینه‌های سیاسی این ماجرا، در ارتباط آن با منافع امریکا و اسرائیل در منطقه و جنگ ایران و عراق، دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. برخی تحلیلگران معتقدند که سعودی‌ها، با وحشتی روزافزون، موفقیت ایرانی‌ها را در برپایی تظاهرات نظاره می‌کردند، و این راهپیمایی‌ها موجب شده بود که عده زیادی از مسلمانان دیگر کشورها مجذوب چنین اقدامی شوند، و این موضوع برای سعودی‌ها تهدیدی به حساب می‌آمد. اما آنچه موجب ناراحتی بیشتر آن‌ها شده بود، بیداری سیاسی مردم، به ویژه اتباع سعودی و نحوه ایجاد این بیداری، بود. آن‌ها از این بیم داشتند که اگر چنین راهپیمایی‌هایی ادامه یابد، نه تنها روز به روز عظیم‌تر گشته و سرانجام کاملاً از کنترل خارج می‌شود، بلکه موجب می‌گردد که مردم، کم‌کم به ماهیت نقش و روابط آل سعود نیز پی ببرند؛ زیرا علی‌رغم این که اسرائیل هم در تبلیغات سعودی‌ها دشمن مسلمانان قلمداد می‌شد، اما آمریکا، حامی اصلی اسرائیل، همواره دوست نزدیک آل سعود بوده است و راهپیمایی ایرانیان، با سر دادن شعارهایی علیه آمریکا، اسرائیل و شوروی، دوچهرگی حکام سعودی را افشا می‌کرد.

بنا به تحلیل دیگری آمریکایی‌ها، سعودی‌ها را مجبور به چنین اقدام عجولانه و شتابزده کردند.

در ضمن، پیش از آن نیز در نشریات گزارش شده بود که پس از حمله عراق به ناو امریکایی استارک، در هفدهم می‌۱۹۸۷م./ ۱۳۶۶ش.، که طی آن ۳۷ تفنگدار امریکایی کشته شدند، آمریکا کشتی‌های جنگی خود را به خلیج فارس اعزام کرد.

نشریه تورنتو استار گزارش کرده بود که هیوم‌هارون،

سفیر جدید امریکا در عربستان، با شاه فهد ملاقاتی چند ساعته و طولانی داشته و بنا به نقل خبرگزاری‌ها، گویا میان جمع حکام سعودی، اختلاف نظری بروز کرده است. فهد، نایف و سلطان، طرفدار اعمال برخوردهای سرسختانه با حجاج بودند و عبدالله مخالف بود. ولی در نهایت مجموعه به اجرای چنین تصمیمی متقاعد شد.

با پایان جنگ تحمیلی، حمله صدام به کویت، رفت و آمدها و گفت‌وگوهای مقامات سیاسی طرفین، بازگشایی سفارتخانه‌های دو کشور را در سال ۱۳۷۰ش. رقم زد.

مراسم برائت از مشرکان نیز، پس از توقف در سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹ و علی‌رغم تضییقات و تحریم‌ها، از ۱۳۷۰ش. دوباره انجام شد؛ در سال ۱۳۷۰ش. روز ششم ذی‌حجه ۱۴۱۱ق.، مقابل بعثه مقام معظم رهبری؛ در سال ۱۳۷۱ش. برابر با ششم ذی‌حجه ۱۴۱۲ق، در اطراف بعثه رهبر معظم انقلاب و از سال ۱۳۷۲ش. به بعد، به رغم توافق سال ۱۳۷۰ش. با دولت سعودی، برای برگزاری مراسم برائت، به علت اجتناب از خونریزی در منا و عرفات، همه ساله زیر چادرها، برگزار شده است.

پیوند به بیرون[ویرایش]

در تاریخ ۱۳۹۴/۰۸/۰۴ پایگاه اطلاع‌رسانی متن زندگی مستند کوتاهی با عنوان «حجی که ناتمام ماند» و با موضوع کشتار زائران ایرانی در سال ۱۳۶۶ منتشر کرد https://web.archive.org/web/20151029001215/http://matnezendegi.ir/content/1379

منابع[ویرایش]

  1. «توضیحات احمد منتظری دربارهٔ انتقال مواد منفجره در جریان حج ۶۵». BBC News فارسی. ۲۰۱۸-۱۰-۰۶. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۱۰-۲۲.