تبعیض

یک مرد آفریقایی-آمریکایی در حال نوشیدن از یک آب‌سردکن جدایی نژادی با نشان «سیاه‌پوست» در اکلاهما سیتی. حدود ۱۹۳۹

تبعیض[۱] در اصطلاح دانش جامعه‌شناسی، موقعیتی است که افراد در برابر نقش‌ها و موقعیت‌های برابر از مزایای اجتماعی نابرابر برخوردار می‌شوند و برخی بر دیگران و بدونِ برتری داشتن، برتری داده می‌شوند. همچنین حالتی که ویژگی‌ها و معیارهای انتسابی مبنای توزیع قدرت یا ثروت قرار گیرد؛ تبعیض نامیده می‌شود. در شرایط تبعیض، فرصت تحرک اجتماعی یکسان برای افراد وجود ندارد و افراد در آموزش یا انتخاب شغل شرایط نابرابری دارند. از عواملی که به رشد تبعیض در جامعه کمک می‌کند؛ جدایی‌گزینی مکانی افراد جامعه‌است. تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی، تبعیض مذهبی و تبعیض سنی از انواع رایج تبعیض هستند. تبعیض، انتساب گرایی است و ضدّ شایسته‌سالاری و گونه‌ای ستمکاری است.

گونه‌های تبعیض

[ویرایش]

سن‌گرایی

[ویرایش]

سن‌گرایی یا تبعیض سنی به کلیشه‌سازی یا تبعیض علیهِ یک فرد یا گروه به دلیل سنّی گفته می‌شود.[۲] سن‌گرایی همچنین مجموعه‌ای از باورها، هنجارها و ارزش‌هایی است که برای توجیهِ تبعیض بر اساس سنّ فرد به کار می‌رود.[۳]

کاست

[ویرایش]

کاسْت نوعی نظام اجتماعی است. در این نظام مزایای اجتماعی بر اساس نقش‌های انتسابی توزیع می‌شود و نه برپایهٔ شایستگی هایِ فردی. در نظام کاست، افراد عضو در رتبه‌های مختلف، حق گذر به رتبه‌های دیگر را ندارند و باید شرایط ویژه‌ای را در رفتار و اعمال خود و رابطه با اعضای رتبه‌های دیگر رعایت کنند. کاسْت، انتساب‌سالاری است و ضدّ شایسته‌سالاری است.

کاست برپایهٔ گزارش یونیسف و دیدبان حقوق بشر ۲۵۰ میلیون نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده‌است.[۴][۵][۶]

ناتوانی و معلولیت

[ویرایش]

تبعیض بر علیه افراد معلول به نفع افرادی که در معرض آن نیستند، توانمندگرایی نامیده می‌شود.[نیازمند منبع]

استخدام

[ویرایش]

رد درخواست اشتغال یا بیکار کردن یک فرد یا اجازه ندادن به یک فرد برای درخواست شغلی، به عنوان تبعیض شغلی شناخته می‌شود. زمینهٔ این گونه تبغیض با ویژگی‌هایی همچون اختلافاتِ سنّی، معلولیّت، اختلاف قومیتی، اختلاف جنسی، قد، ملیّت، وابستگی سیاسی متفاوت با کارفرما، اختلاف مذهبی متفاوت با کارفرما، رنگ پوست متفاوت با کارفرما و وزن فرد در ارتباط است و رقم می‌خورد.[نیازمند منبع]

اختلاف زبانی

[ویرایش]

مردم گاهی به واسطهٔ اختلافات زبانی با گروهِ اکثریت، تحت برخوردهای متفاوت قرار می‌گیرند و از امکانات گروه اکثریت محروم می‌شوند؛ زیرا زبانِ آن‌ها در یک گروه خاص یا دسته‌بندی خاص قرار می‌گیرد.[نیازمند منبع]

تابعیّت و ملیّت

[ویرایش]

تبعیض بر پایهٔ ملیّت معمولاً در شاخهٔ قوانین استخدامی قرار می‌گیرد.[۷] تبعیض بر پایهٔ ملیّت، گاهی با تبعیض نژادی نیز همراه است،[۸] گرچه این گونه تبعیض می‌تواند بدونِ تبعیض نژادی هم اِعمال شود. پیامدِ تبعیضِ ملیّتی می‌تواند مواردی همچون ممنوعیت استخدام، بازنشستگی اجباری به محضِ تأییدِ ملیتِ متفاوت با ملیّتِ گروهِ اکثریت و عدم ارائه امکانت آموزشی به افرادِ با ملیّتِ متفاوت باشد.

در امارات متحده عربی و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، غالباً ملیّت به تازه‌واردان و مهاجران داده نمی‌شود.[۹]

تبعیض نژادی

[ویرایش]

نژادپرستی یا تبعیض نژادی[۱۰] به تعریف بسیار ساده، هر دو نوعی از پیش‌داوری و تبعیض است که متمرکز بر تفاوت‌های نژادی حاصل از تفاوت‌های ظاهریِ جسمی و نیز تفاوت‌های فرهنگی حاصل از زبان، آداب و رسوم، دینی، تاریخی و امثال آن است. برای مثال؛ سفید بودن می‌تواند نشانهٔ برتری باشد.[۱۱]

تفاوت‌های نژادی و قومی میان افراد می‌تواند حسّ تفاوت و متفاوت بودن و در نتیجه تبعیض نژادی و قومی را ایجاد کند و منجر به شکل‌های مختلفی از مجازات‌های قومی شود.[۱۲][۱۳]

منطقه

[ویرایش]

تبعیض منطقه‌ای و تبعیض نسبت به مردمان یک منطقهٔ جغرافیایی می‌تواند به دلایل سیاسی، اقتصادی، دینی، فرهنگی، نژادی ایجاد شود و موجب کاهش امکانات برای مردم آن منطقه شود.[نیازمند منبع]

تبعیض دینی

[ویرایش]

تبعیض دینی برپایهٔ تعریف سازمان ملل متحد عبارت است از تبعیضی که بر فرد به دلیل دین وی تحمیل می‌شود. این تبعیض‌ها می‌تواند از جلوگیری از تحصیل رایگان، گرفتن پُست‌های دولتی یا استفاده از سیستم بهداشتی باشد. در حالت‌های خیلی وخیم ممکن است که به دستگیری یا کشتار افراد مورد تبعیض‌واقع‌شده بینجامد.[۱۴] در تبعیض دینی، وجود اختلاف دینیِ اقلیّت با اکثریت جامعه، موجب تبعیض می‌شود.

تبعیضِ جنسیتی

[ویرایش]

تبعیض جنسیتی، جنسیت‌زدگی یا سکسیسم (به انگلیسی: Sexism) به‌معنی باور یا نگرشی است که یک جنسیت یا جنس را پَست‌تر از دیگری و درجه‌دوم می‌داند. پیامدِ این امر، تبعیض منفی نسبت به انسان‌ها و بر پایهٔ هویتِ واقعی یا فرضی جنسیتی ایشان است. این مفهوم همچنین می‌تواند در اشاره به نفرت یا بدگمانی نسبت به یک جنس یا کلیشه‌ای کردنِ مردانگی در رابطه با مردان و زنانگی در رابطه با زنان باشد. تبعیضِ جنسی به‌طور سیستماتیک، تاریخی و فرهنگی در جهتِ فرودست کردنِ زنان و دختران به‌کار رفته‌است.[۱۵] پیامدِ تبعیضِ جنسیتی می‌تواند به گونه‌های آزار جنسی، تجاوز جنسی یا انواعِ خشونت جنسی خود را در جامعه نشان دهد.[۱۶]

نخبه‌گرایی

[ویرایش]

در تعریفی از «ویلفردو پاره تو» نخبه کسی است که ذاتاً دارای امتیازات هوشی، جسمی و روانی است که او را بر دیگران برتری می‌بخشد.

واژهٔ نخبه‌گرایی ممکن است برای توصیف وضعیتی به کار رود که در آن قدرت در دستان شمار افراد محدودی متمرکز گردد. مخالفان نخبه گرایی، عبارتند از نخبه ستیزی، مساوات‌خواهی، عوام‌گرایی و فلسفه سیاسی پلورالیسم. نظریه نخبگی تحلیل علوم سیاسی یا جامعه شناسانه تأثیر نخبگان بر جامعه است: نظریه پردازان نخبگی پلورالیسم را ایده‌آلی اتوپیایی می‌دانند.[۱]

تبعیض ظاهری

[ویرایش]

تبعیض ظاهری منظور از ظلم و تبعیض و تمسخر و تحقیر درباره با یک ظاهر خاص است. افسانه‌سازی و کلیشه‌سازی و شخصیت منفی نشان دادن شخصیت‌های منفی در داستان با یک ظاهر خاص هم تبعیض ظاهری حساب می‌شود، که در داستان‌های پریان با کلیشه سازی، تصورات نادرست و غیراخلاقی ای را از انواع ظاهر در ذهن ما ثبت می‌کند. توهین به ظاهر افراد و تحقیر یا تشویق‌ها و معیاربندی‌های ظاهری و تمسخرها و قضاوت افراد از ظاهرشان نیز تبعیض ظاهری محسوب می‌شود. حرف‌های توهین آمیز به ظاهر افراد و جانداران مانند: ظاهر ز.ش. ت، ظاهر ت.ر.س.ن.ا. ک قضاوت‌های ظاهری نیز در این نوع تبعیض وجود دارند، مانند اینکه دماغ بزرگ‌ها را ساده لوح و فریبکار و افراد گوش لبه دار و بلند را شیاد نشان می‌دهند. تبعیض‌های ظاهری به افراد دماغ بزرگ، ابرو پرپشت، ابرو پیوسته‌های پرپشت، افرادی که صورتشان خال‌های زیادی دارد، افراد سر بی مو (بدون بیماری و کمبود ویتامین) افرادی که عینک می‌زنند، افرادی که گوش بلند و گوش لبه‌دار هستند، افرادی که گوش‌های بزرگی دارند، افراد درشت اندام و افراد کوچک اندام (منظور اضافه وزن و کمبود وزن نیست، بلکه اندام طبیعی یک فرد از نوزادی و بدون هیچ بیماری و اختلالی باشد)، افراد دارای قد بلند و افراد دارای قد کوتاه

تبعیض ظاهری در جانداران

[ویرایش]

برخی از جانداران بخاطر نوعی ظاهر، مورد تبعیض قرار گرفته‌اند و در بعضی اوقات به انقراض آنها بخاطر ظاهرشان اهمیتی داده نمی‌شود.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. «تبعیض» [روان‌شناسی] هم‌ارزِ «discrimination»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. دفتر چهارم. فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۶۴-۷۵۳۱-۵۹-۱ (ذیل سرواژهٔ تبعیض)
  2. "Definition of Ageism". Oxford Dictionaries. Oxford University Press. Archived from the original on 14 May 2013. Retrieved 4 December 2012.
  3. Kirkpatrick, George R.; Katsiaficas, George N.; Kirkpatrick, Robert George; Mary Lou Emery (1987). Introduction to critical sociology. Ardent Media. p. 261. ISBN 978-0-8290-1595-9. Retrieved 28 January 2011.
  4. Discrimination بایگانی‌شده در ۸ ژوئن ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine, UNICEF
  5. "Global Caste Discrimination". Human Rights Watch. Archived from the original on 15 November 2008. Retrieved 26 April 2016.
  6. Caste - The Facts بایگانی‌شده در اوت ۱۱, ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine
  7. Race, Color, National Origin and Ancestry, State of Wisconsin بایگانی‌شده در اکتبر ۲۴, ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine
  8. Ken LaMance, Prohibitions Against Race and Nationality
  9. Ayesha Almazroui. "Emiratisation won't work if people don't want to learn". Retrieved 26 April 2016.
  10. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۹.
  11. «کالبدشکافیِ نژادپرستی از منظر روان‌شناسی - روان آنلاین Rawan Online». روان آنلاین Rawan Online. دریافت‌شده در ۲۰۲۰-۰۵-۱۹.
  12. Carmichael, F.; Woods, R. (2000). "Ethnic Penalties in Unemployment and Occupational Attainment: Evidence for Britain". International Review of Applied Economics. 14 (1): 71–98. doi:10.1080/026921700101498.
  13. Kislev, Elyakim (2016-09-19). "Deciphering the 'Ethnic Penalty' of Immigrants in Western Europe: A Cross-Classified Multilevel Analysis". Social Indicators Research. doi:10.1007/s11205-016-1451-x.
  14. «Discrimination based on religion or belief». Un.org. دریافت‌شده در ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۲.
  15. There is a clear and broad consensus among academic scholars in multiple fields that sexism refers primarily to discrimination against women, and primarily affects women. See, for example:
    • "Sexism". New Oxford American Dictionary (3 ed.). Oxford University Press. 2010. ISBN 978-0-19-989153-5. Defines sexism as "prejudice, stereotyping, or discrimination, typically against women, on the basis of sex."
    • "Sexism". Encyclopedia Britannica, Online Academic Edition. 2015. Defines sexism as "prejudice or discrimination based on sex or gender, especially against women and girls." Notes that "sexism in a society is most commonly applied against women and girls. It functions to maintain patriarchy, or male domination, through ideological and material practices of individuals, collectives, and institutions that oppress women and girls on the basis of sex or gender."
    • Cudd, Ann E.; Jones, Leslie E. (2005). "Sexism". A Companion to Applied Ethics. London: Blackwell. Notes that "'Sexism' refers to a historically and globally pervasive form of oppression against women."
    • Masequesmay, Gina (2008). "Sexism". In O'Brien, Jodi (ed.). Encyclopedia of Gender and Society. SAGE. Notes that "sexism usually refers to prejudice or discrimination based on sex or gender, especially against women and girls." Also states that "sexism is an ideology or practices that maintain patriarchy or male domination."
    • Hornsby, Jennifer (2005). "Sexism". In Honderich, Ted (ed.). The Oxford Companion to Philosophy (2 ed.). Oxford. Defines sexism as "thought or practice which may permeate language and which assume's women's inferiority to men."
    • "Sexism". Collins Dictionary of Sociology. Harper Collins. 2006. Defines sexism as "any devaluation or denigration of women or men, but particularly women, which is embodied in institutions and social relationships."
    • "Sexism". Palgrave MacMillan Dictionary of Political Thought. Palgrave MacMillan. 2007. Notes that "either sex may be the object of sexist attitudes... however, it is commonly held that, in developed societies, women have been the usual victims."
    • "Sexism". The Greenwood Encyclopedia of Love, Courtship, and Sexuality through History, Volume 6: The Modern World. Greenwood. 2007. "Sexism is any act, attitude, or institutional configuration that systematically subordinates or devalues women. Built upon the belief that men and women are constitutionally different, sexism takes these differences as indications that men are inherently superior to women, which then is used to justify the nearly universal dominance of men in social and familial relationships, as well as politics, religion, language, law, and economics."
    • Foster, Carly Hayden (2011). "Sexism". In Kurlan, George Thomas (ed.). The Encyclopedia of Political Science. CQ Press. ISBN 978-1-60871-243-4. {{cite encyclopedia}}: |access-date= requires |url= (help) Notes that "both men and women can experience sexism, but sexism against women is more pervasive."
    • Johnson, Allan G. (2000). "Sexism". The Blackwell Dictionary of Sociology. Blackwell. Suggests that "the key test of whether something is sexist... lies in its consequences: if it supports male privilege, then it is by definition sexist. I specify 'male privilege' because in every known society where gender inequality exists, males are privileged over females."
    • Lorber, Judith (2011). Gender Inequality: Feminist Theories and Politics. Oxford University Press. p. 5. Notes that "although we speak of gender inequality, it is usually women who are disadvantaged relative to similarly situated men."
    • Wortman, Camille B.; Loftus, Elizabeth S.; Weaver, Charles A (1999). Psychology. McGraw-Hill. "As throughout history, today women are the primary victims of sexism, prejudice directed at one sex, even in the United States."
  16. Forcible Rape Institutionalized Sexism in the Criminal Justice System| Gerald D. Robin Division of Criminal Justice, University of New Haven
  • آناتومی جامعه: مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی کاربردی، فرامرز رفیع پور، تهران: انتشارات کاوه، ۱۳۷۷